loading...
روانشناسی
دل داده بازدید : 1 شنبه 12 بهمن 1392 نظرات (0)

سلام

 اولین پست وبلاگم رو با نام خدا شروع میکنم

 

                 نام و یاد خدا ارامش بخش دلهاست

فکر میکنم ازدواج یکی از دغدغه های مهمه همه ی  ادماست من

 تصمیمم اینه که اگه شما اجازه بدید

هر چی از استاد ها سر کلاس میشنوم  و هر چی میخونم

به شما انتقال بدم

            دوست دارم شما هم کمکم کنید

من همه ی سعی ام  رو میکنم که اطلاعات مفیدی به شما بدم

ازدواج یک اتفاق که میتونه یک عمر ارامش به همراه داشته باشه

          میتونه ثمرش یک دنیا غم و شکست باشه

میتونه کانون گرمی واسه  عشق و  محبت باشه

         میتونه زندگی های زیادی رو خراب کنه

 

                چه خوبه که اقداممون عاقلانه باشه

تا کمتر خطر کنیم

                      و ازدواج مطمئن تری داشته باشیم

عمر کوتاه تر از اینه که به راحتی

                       وقتمون رو صرف کشمکش کنیم


قدم اول رو باید از نیت ازدواج شروع کرد  نیت کردن اصلا مستحب

 نیست

 

واجبه واجبه!پس حواست باید جمع باشه

از شوخی گذشته باید از ته دلت بخوای که زندگی مشترکی رو شروع

  کنی .این روزها اکثر دختر پسر ها بیشتر برای این که از هم دوره

هاشونعقب نمونن تصمیم به ازدواج میگیرن  مثلا فقط چون دیگه سی

 سال سن داره وسی سالگی سن مناسبیه واسه ازدواج یک اقا

 یا واسه یک دختر که به محض این که ۲۴ سالگی تموم میشه 

  صدای پچ پچ فامیل شروع میشه که دیگه داره دیر میشه

یک مفهومی توی روانشناسی ما داریم تحت عنوان زمان بندی

 اجتماعی زمان بندی اجتماعی بر اساس عرف جامعه شکل میگیره 

  که فرد بر اساس این ترتیبی که توی جامعه هست ارزو هاش رو

 تنظیم میکنه  یا سعی میکنه برنامه ریزی که انجام میده تحت این

 قانون باشه.مثل اینکه همه سعی میکنن که ۱۸ سالگی به دانشگاه

 راه پیدا کنن چون زمان بندی اجتماعی این رو میگه  . وادما وقتی که

 خیلی از  این زمان بندی عقب میمونن  توی میان سالی که به

 گذشته بر میگردن و دل ازرده میشن اما میخوام بگم درسته که

 ازدواج توی سنینن جوانی زیبایی بیشتری داره اما حقیقتا سن

 خاصی نداره. سن ازدواج وقتیه که احساس نیاز به ازدواج شم

ا رو ناراحت کنه حالا میتونه این فشار در ۱۷ سالگی اتفاق بیفته

 یا ۳۴ سالگی پس اول باید احساس نیاز کرد  وقتی میگم

 احساس نیاز همه ذهنشون میره

 سمت نیاز جنسی بله بر منکرش لعنت که این نیاز خیلی

 اساسیه و به هیچ شکل نمیشه منکرش شد  اما من منظورم

 هم نیاز جنسی بود هم نیاز عاطفی  نیاز جنسی که تقریبا فشار

 خودش رو از ۱۶ یا ۱۷ سالگی اغاز میکنه

 اما نیاز عاطفی یعنی نیاز به دوست داشتن. نیاز به محبت. نیاز به هم

 صحبت. نیاز به هم فکر. نیاز به ۲ تا شدن.

کسی که میخواد ازدواج کنه باید به این درک رسیده باشه

که فداکاری کنه خواسته های خودش رو فراموش کنه

تا به دیگری ارامش بده

این امادگی ها همه یک بلوغ اجتماعی میخواد

پس واقعا عجله کار شیطونه


قدم دوم

بعد از تصمیم به ازدواج حالا نوبت به انتخاب همسر میرسه

واسه انتخاب همسر یک سری ملاک هایی وجود داره که از فردی به

 فردی  متفاوته  یعنی نمیشه واسه همه یک نسخه نوشت و گفت

 چه جوری موفق میشن چون هم ادما با هم متفاوتند و نیاز هاشونم

 فرق داره   پس همسری هم که می تونه به شما ارامش بده احتمالا

 با همسر دوستتون تفاوت های زیادی داره  پس اول باید خودمون و نیاز

 هامون رو بشناسیم واسه تعیین ملاک های انتخاب بک سری فاکتور

 رو باید در نظر بگیریم:

۱:نیاز عاطفی

۲:نیاز جنسی

۳:مسائل فرهنگی

۴:مسائل اقتصادی

 

  نیاز عاطفی :

 نیاز های عاطفی ما ادما فرق داره با هم  اگه به زحمت

بکشید یک سر تشریف ببرید مهد کودک میبینید که بعضی بچه ها به

 راحتی مربی یا دوستانشون رو در اغوش میگیرند و بعضی بچه ها از

 ابراز احساسات دوری میکنند

افراد درون گرا به راحتی نمیتونند با افراد برون گرا سازش کنند

 افراد برون گرا از حرف زدن و اظهار نظر کردن خندیدن و روابط

 اجتماعی لذت می برند تفریحات پر سر و صدا براشون جالبه

در مقابل افراد درون گرا از بیان احساساتشون پرهیز میکنند از

 جمع های پر سر و صدا اجتناب میکنند و کم پیش میاد که  عضو

 گروهای اجتماعی شوند بهتره که در انتخاب همسر به این موضوع

 توجه کنید اگر از رفتن مهمانی

و گردش لذت میبرید باید توجه داشته باشید که یک همسر درون گرا

همیشه شما رو همراهی نمیکند

نیاز جنسی :

بد نیست که از نظر جنسی با خود صادق باشید و بدون شرم و حیا

 در نظر بگیرید که این نیاز در شما به چه اندازه ایست ممکن است این

 نیاز در شما بسیار زیاد باشد و در این صورت هر کسی نمیتواند از این

 رابطه لذت ببرد و یا ممکن است شما سرد مزاج باشید

در نظر داشته باشید که این رابطه یک رابطه ی دو طرفه است و اگر

 توازنی وجود داشته باشد این رابطه باعث تقویت خانواده و قوای

 خانواده میشود در غیر این صورت بعد از مدتی باعث میشود زوجین

 از هم فراری شوند 

 

  مسائل فرهنگی :

بهتره که هر دو خانواده از لحاظ فرهنگ و قومیت شباهت بیشتری 

 داشته باشند معمولا افرا د با قومیت متفاوت در سازش مشکلات

 بیشتری خواهند داشت.

همچنین از لحاظ مذهبی بهتره که افراد تفاوت زیادی نداشته باشند

   هر چه سن ازدواج بالا تر باشه معمولا این تفاوت ها پر رنگ تر و

 موثر ترمیشود  و توانایی فرد در ایجاد تغییر کمتر میشود  چون به

 مرور زمان مسائل فرهنگی که شامل تحصیلات و  اداب و رسوم و

 روش برقراری روابط اجتماعی و طرز تفکر  و روش زندگی است  

 تبدیل به ارزش میشود  و تغییر ارزشها به راحتی انجام نمیشو.د

سطح اقتصادی:

   بهتر است که دو خانواده تفاوت بسیار زیادی نداشته باشند تا ریسک

 ازدواج کمتر شود  متاسفانه افراد در ازدواج توجه کمتری به مسائل

 شخصیتی دارند.  مرد ها بیشتر توجه به ظواهر دارند  و عروسکی برای

 خودنمایی میخواهند  و زنان بیشتر به دنبال مادیات هستند اما حقیقت

ا زیبایه ماندگار در اخلاق نهفته است  یک زن همیشه جوان و خوش

 هیکل با پوست بدون چروک نیست  این زیبایی ها از سی سالگی

 روند نزولی دارد  اما فردی که

 از نظر اخلافی جذاب است روز به روز ارامش بیشتری به شما میدهد

  و مادیات با تلاش به دست اوردنی است اما مردی که از نظر شخصیتی

 جذاب نباشد حتی خندیدنش هم چندش اور میشود

 پس چه خوب است که بیاندیشیم برای یک عمر نه شش ماه


قدم سوم

حالا که ملاک های ازدواجمون رو عاقلانه انتخاب کردیم  نوبت به اقدام

 میرسه. همه میدونن دیگه قشر امروزی حاضر به ازدواج سنتی نیستند

البته درسته که ازدواج سنتی معایبی داشت اما بزرگترین مزیتش

کم خطر بودنه ازدواج سنتی معمولا از طرف مادر داماد صورت میگیرد

 که به خوبی با شرایط و نیاز های خانواده اشنایی دارد

ودر نهایت دختر و پسر به گفتگو میپردازند

اما این نوع ازدواج ها معایبی دارد:

ا:مدت کوتاه اشنایی

چون معمولا بزرگتر ها حوصله کافی ندارند و بشتر زمان اشنایی

صرف مراسم میشود تا اشنایی

۲:ایجاد شناخت سطحی : چون اشنایی در محیط منزل است

معمولا رفتار عمقیه فرد اشکار نمیشود

۳:دخالت های فامیلی

اما ازدواج های مدرن

که اقدام کننده خود دختر و پسر هستند و بعد از معاشرت طولانی

تصمیم به ازدواج میگیرند

۱:خوب این ازدواج شناخت قوی تری ایجاد میکند

۲:همه چیز با توافق طرفین صورت میگیرد

۳:علاقه ایجاد میشود

 

          و حالا کدامیک پسندیده تر است

امروز با توجه به این که جامعه تغییر کرده و افراد زندگی

پر مشغله ایی دارند اگه رضایت از زندگی زناشویی هم کم باشه

ادامه زندگی خیلی سخت میشه

خوبه که ازدواج با علاقه ایجاد شه

اما میدونیم که الان نمیشه به هم زیاد اعتماد کنیم و اکثر

افراد حاضر به قبول مسئولیت نیستن

و دراین وسط مدتی رو فقط برای تفریح میخوان

  ما نباید دلمون زنگ تفریح کسی باشه

به نظر من با این تفاسیر   هیچ کدوم از این روشها صحیح نیست

   ازدواجی میتونه جوابگو باشه

  که ترکیبی از ازدواج سنتی و مدرن باشه

  یعنی گام اول اشنایی و رضایت خانواده ها و تحقیقات

 و گام دوم دوره اشنایی دو طرف در مدت حداقل ۳ ماه و حد اکثر ۶ ماه

 که بهتره بیشتر با هم باشند و وقت گذرونی هایی مثل رفتن به

پارک و کوه و پیاده روی و......   و در هفته یک یا دو ساعتی رو هم

 در منزل در کنار خانواده ها

   معمولا مسافرت ۲ خانواده خیلی خوبه  و توی سفر خیلی خوب

 میشه شناخت پیدا کرد

 

                           نظر شما چیه؟؟؟


اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 5
  • بازدید کلی : 25